سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امتحان - وبلاگ به دوش

امتحان

پنج شنبه 85 آبان 18 ساعت 7:52 عصر

امتحان های دانشگاه شروع شد...نه تعجب نکید امتحان میان ترمه ... چیزی که شاید توی خیلی از دانشگاه ها ندونن چیه...
اما اینها مهم نیست ... مهم نمره امتحانه...
امتحانی که فقط شب امتحان خونده می شه...
امتحانی که هیچ وقت درسش رو سر کلاس گوش نمی کنی...
امتحانی که هیچ وقت درسش رو در طول ترم نمی خونی...
امتحانی که شاید اگر به استاد رو بندازی بهت حال بده و نندازتت...
امتحانی که هیچ وقت فکر نمی کنی ممکنه این درس یه امتحان هم داشته باشه...
امتحانی که همیشه آخر کار گرفته می شه اما اگه دقت کنی می بینی این امتحان نیست بلکه نتیجه یک امتحانه ...
و از آخر نمره ای که شاید فقط برای پاس کردن درس کافی باشه...
اما یه استادی هست که امتحانش رو در طول سال می گیره ...
این استاد از همون اول اول اول که درسش می خواست ارائه بشه به همه گفت که من توی طول سال امتحان می گیرم نکنه دست از پا خطا کنید!!!...همه گفتند نه استاد بهت قول می دیم که آخر سال که خواستی نمره هامون رو حساب کنی ببینی چقدر خوب این امتحان رو هم پاس کردیم...
اما دانشجو ها وقتی آمدن داخل ترم و درس رو دیدن به سادگی درس خندیدند و تا تونستن دو درش کردند و هیچ کدوم از کار هایی که استاد می گفت رو انجام نمی دادند...استاد هم که می دید دانشجوها به حرفش گوش نمی دن چند بار بهشون اخطار کرد که من درس رو تموم می کنم ها ... اما هیچ کی گوش نداد ...استاد هم اونها رو به آخر خط یعنی آخر سال رسوند و بهشون نشون داد که قولی که داده بودند الکی بوده...این وضعیت چندین ساله که ادامه داره و ادامه خواهد داشت...
اما این استاد این قدر مهربونه که هرکی در این بین میومد و ازش عذر خواهی می کرد سریعا قبول می کرد و اون فرد رو می بخشید...انگار تازه با این فرد آشنا شده...
این استاد این قدر مهربونه که حتی اگر صد بار هم ازش عذر خواهی کنی و بازهم زیرش بزنی در دفترش رو باز می ذاره و با هزار تا پیغام و پسغام می فرسته دنبالت که بیا دوباره با هم آشتی کنیم...
نمی دونم چه جوریه که خیلی از بچه ها آخر سال که می شه تازه یادشون میاد اوه اوه به یه نفر یه قولی داده بودند که بهش عمل نکردند...ناچار می رن دفتر استاد باهاش آشتی می کنند و تا آخر سال تا می تونن تکلیف و پژوهش و ... انجام می دن تا نکنه نمره شون هراب شه...
یه عده هم اصلا یادشون می ره که درسی بوده و استادی و ... می زنن زیر همه چیز ...وقتی نمره ها میاد تازه یادشون میاد که .... اونوقته که هر چی تلاش می کنن دیگه نمی تونن به سال پیش برگردند و کارهای نکرده رو انجام بدن...

یه عده هم به امید شاگرد اول های کلاس هیچ کاری نمی کنن ..شاید مطمئنن که شاگرد اول ها واسطه می شن استاد به این ها یه کم بیشتر نمره بده..

یه عده هم...

خیلی زیادند...خودتون هم می تونید بشمریدشون...یه کم فکر کنید...

خدایا ما رو جزو اون دانشجوهایی قرار نده که دیگه دوست نداری حتی صداشون رو بشنوی ... و به ملائکت دستور می دی هر چی می خوان بهشون بده برن صداشون رو نشونم...

خدا جون هیچ استادی بهتر از تو پیدا نمی شه


نوشته شده توسط : حسن قاسم زاده

نظرات دیگران [ نظر]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ستاره سهیل(اپیزود دوم)
[عناوین آرشیوشده]