انا لله و انا الیه راجعون
غیرت شیعی مرد...
اگر خلخال از پای زن یهودی بکشند جای مردن دارد اما اگر حجاب از سر دختر مسلمان بکشند چه؟
امروز فقط با چند تلفن و SMS جمعیتی مقابل دانشگاه تهران جمع شده بودند تا بگویند هنوز هم مسلمان ها و فرزندان روح الله زنده اند...
امروز در اعتراض به هتک حرمت یک استاد فاسد عده ای که هنوز بویی از غیرت برده بودند جمع شده بودند تا بگویند که دانشگاه ما دوباره نیاز به انقلاب فرهنگی دارد !!!
به قول یکی از بچه ها ما بچه مسلمونا باید بریم سازمان ملل و خودمون رو به عنوان یک اقلیت در دانشگاههای ایران ثبت کنیم...
آخر تا به کی باید شاهد بی دینی در مدعی تربن مرکز دین داری دنیا باشیم ؟؟؟؟
نوشته شده توسط : حسن قاسم زاده
«تیم وزنه برداری ایران با کمک های امریکا توانست مقام اول مسابقات المپیک را به دست آورد. »
این تیتر یک روزنامه های جهان پس از گرفتن مدال طلای رضازاده در مسابقات المپیک ۲۰۰۸ پکن خواهد بود اگر هیچ کدام از رگ های غیرت مسئولین کشور درمقابل مذاکرات انجام شده فدراسیون های وزنه برداری و واتر پلو با هیئت امریکایی کمی حرکت نکند...
آری٬ اینگونه است که دروازه های مذاکرات فرهنگی با کسانی که گفتگوی تمدن ها را به بازیچه می گیرند۱ باز خواهد شد ...وقتی مسئولین ما٬ کوچکترین دعوت امریکایی ها با جان و دل لبیک می گویند و قرار ملاقات ها و قرارداد های ورزشی را در کویت می گذارند کاش می دانستند کمی آنطرف تر دنیا ٬ عده ای به ریش آنها می خندند و به راحتی ایران را فریب خورده امریکا می دانند:
« بعد از سیاست معروف به "دیپلماسی پینگ پنگ" ریچارد نیکسون در سال 1971 که منجر به گشایش ارتباطات میان ایالات متحده و چین شد، آنها راه ورزش را مناسب برای افزایش سطح مبادلات با ایران میدانند.»۲
در حالی که امریکایی ها امیدوارند «درصورت انجام این مبادلات ورزشی، سطح روابط دو کشور به حد مطلوبتری میرسد.» عده ای هم در ایران امیدوارند ...
۱.در فیلم ۳۰۰ شاه لئونیداس یونانی با تمسخر و با اشاره به جنگ شب گذشته اش با ایرانی هاــ و پیروزی بر آنهاـــ به خشایار شاه هشدار می دهد که اگر ما ویژگی های مشترک فرهنگی داریم تمام دیشب در حال گفتگوی فرهنگی بودیم.
۲.روزنامه دیلی تلگراف انگلیس
لینک خبر : آمریکا خواستار مراودات ورزشی و فرهنگی با ایران شد
نوشته شده توسط : حسن قاسم زاده
دوست نداشتم اولین پست سال رو با ناراحتی بنویسم اما چه کنم که یکی دیگه از رفقا هم پا در اه خطرناک زندگی گذاشته و در این راه همه رو متعجب و حیرون کرده...
آره خیلی سخته وقتی یکی از بهترین دوستات بهت زنگ بزنه و تو رو برای یک قرار کوچولو دعوت کنه...
دوست نداشتم اولین پست سال رو با ناراحتی بنویسم اما چه کنم که یکی دیگه از رفقا هم پا در اه خطرناک زندگی گذاشته و در این راه همه رو متعجب و حیرون کرده...
آره خیلی سخته وقتی یکی از بهترین دوستات بهت زنگ بزنه و تو رو برای یک قرار کوچولو دعوت کنه...
یک قراره کوچولو که شاید برای من سخت بوده باشه اما خیلی ها رو خوشحال کرده...
یک قراره کوچولو که شاید بزرگترین تصمیم زندگیش بوده...
یک قرار کوچولو برای امروز ساعت 4 بعد از ظهر حرم امام رضا (ع)....
ان شاء الله جفتشون خوشبخت بشن...
از او که گذشت....!
نوشته شده توسط : حسن قاسم زاده
امروز برای آخرین بار توی سال ویندوز کامپیوترم رو عوض کردم...
امشب برای آخرین بار توی سال کامپیوتر رو روشن کردم....
امشب برای آخرین بار توی سال شروع به نوشتن وبلاگ کردم...
امشب برای آخرین بار توی سال به اینترنت متصل شدم...
امشب برای آخرین بار توی سال مدیریت وبلاگم رو باز کزدم...
امشب برای آخرین بار توی سال آخرین مطلبم رو پیست کردم...
امشب برای آخرین بار توی سال آخرین لینک وبلاگ رو اضافه کردم...
وامشب برای آخرین بار توی سال از خدا می خوام که این آخرین نباشه...
امشب برای اولین و آخرین بار توی سال می گم اگه ما نبودیم و شما بودید دست به نوشته هام نزنید...نه کمش کنید نه زیاد...
امشب برای اولین و آخرین بار توی سال می گم اگر ما نبودیم شما بودید حلالمون کنید...و امیدوارم این اولین و آخرین با زندگیم نباشه...
خدایا من هم مثل این سال از دست خودم و اعمالم خسته شدم...من رو هم با تحویل سال متحول کن...
یا مقلب القلوب و الابصار
یا محول الحول و الاحوال
یا مدبر الیل و الانهار
حول حالنا الی احسن الحال
راستی اون یکی کوله به دوش هم بالاخره مستقل شده...هر چند ضعیف ولی شروع کرده...این آخر سالی اجازه زندگی کردن هم به من نداده...وقت کردبد یک سر بهش بزنید...
نوشته شده توسط : حسن قاسم زاده
همین الآن متنبه شدم...
یکی از لچه ها همین الآن به چیزی گفت که بهم برخورد....گفت عجب زندگی مبتذلی داری...!
وقتی نگاه عجیب من رو دید گفت: یا توی وبلاگی یا اس ام اس بازی می کنی...!
و اینگونه بود که من متنبه شدم و فهمیدم وبلاگ کار مبتذله!!!
البته برای من که دنبال بهانه ام یه کم وبلاگ ننویسم و به کارم برسم خوب شد....
من متنبه شدم و تا مدتی وبلاگ نمی نویسم مگر چه بشه...!
دوستان لطف کردند ما رو به عنوان دبیر جشنواره وبلاگ نویسی حبس زدایی معرفی کردم...تو رو خدا به کسی نگید من حقوق نمی خونم!
نوشته شده توسط : حسن قاسم زاده
چندی پیش وزارت ارشاد با اجرای قانونی مبنی بر ساماندهی کلیه فعالیت های اینترنتی موجب شگفتی و تعجب همه شد...
همه دنبال راهی بودند تا به طریقی از این ثبت نام اجباری خودداری کنند مخصوصا آنهایی که با نام مستعار یا کلا بدون نام می نوشتند...
پس از گذشت چند روز با رایزنی های انجام شده با وزارت ارشاد ثبت ساب دومین ها مثل وبلاگ ها غیر الزامی شد چرا که قرار شد مدیران این سایت ها نظارت کافی را بر ساب دومین هایشان داشته باشند...اما وزارت ارشاد بر گفته خود چنان مصمم بود تا این که بالاخره سایت بازتاب رو ف ی ل ت ر کرد تا شاید این سایت هم مجبور بشه خودش رو تسلیم کنه...
شاید بشه گفت مهمترین کارکرد ف ی ل ت ر ی ن گ سایت بازتاب همین مشخص شدن رئیسش باشه...یکی از معاونین وزیر محترم ارشاد می گفت :«بسته شدن بازتاب این خوبی رو داشت که بالاخره محسن رضایی مسئولیتش رو به عهده گرفت.»... نه می خوام تکذبیش کنم نه می خوام تاییدش کنم اما همین قدر می دونم که وزارت ارشاد جمهوری اسلامی ایران اونقدر شانش اجل و اکرم از این حرف ها هست که به خاطر پیدا کردن صاحب یه سایت نیازی به ف ی ل ت ر ی ن گ اون سایت نداشته باشه.
باز هم همان معاون محترم وزیر محترم می گفت:«خیلی ها می گفتند ساماندهی سایت های ایرانی امکان پذیر نیست و به همین دلیل دنبالش نمی رفتند ما گفتیم می شه و دیدیم که گرفت و همه هم آمدند ثبت نام کردند.»...می خواستم بهش بگم خوب معاون محترم مگه وزارتخانه و دولت جای کل انداختنه که سر کل من می گم می شه پس انجام می دم و تو ببین که شد!؟؟؟
البته خودم جوابم رو گرفتم دیروز در همایش «امنیت ملی٬فرهنگ و فناوری اطلاعات» دکتر آشنا به کنایه٬دکتر افتخاری به صراحت و دکتر کلهر با بیانی بین هر دو به این مسئله اشاره کردند که تنها چیزی که باعث شده دولت فکر کند که فناوری اطلاعات مخل امنیت است همان میل دولت به حکومت کردن است و دلیلی نمی بیند که چیزی شبیه سایت ها یا حالا هر چیز دیگری این امتیاز را از او بگیرد...
کم کم دارم فکر می کنم تشکیل معانت های IT در وزارت ارشاد و حتی طرح ساماندهی وب سایتهای ایرانی همه و همه برای ف ی ل ت ر شدن بازتاب و مشخص شدن رئیس اون بوده!
نوشته شده توسط : حسن قاسم زاده
تا حالا شده با خیال راحت بشینید توی خونه و یه فنجان نسکافه یاقهوه رو جلوی تلویزیون نوش جان کنید و اخبار هم در همون حال آخرین آمار کشته ها و زخمی های مردم بی دفاع فلسطین رو اعلام کنه؟...اتفاقا شده اون یه فنجان قهوه یا نسکافه محصول شرکت نستله باشه؟...ایرانی و خارجیش تفاوتی نداره...
تا حالا شده وقتی داری ابن به فنجون رو نوش جان می کنی به این فکر کنی که نستله 24 درصد کمک هایی که به اسرائیل می شه به عنوان پاداش خوش خدمتی به جیب ابن شرکت مثلا سوئیسی می ره؟
تا حالا شده از خودت بپرسی پولی که به این محصولات می دی به جیب کی مره و کی ازش استفاده می کنه ؟
تا حالا چرا اسرائیل جایزه بزرگترین حامی مالی این رژیم رو به رئیس نستله داده؟
تا حالا شده فکر کنی هر فنجون نستله مساوی یک گلوله است که معلوم نیست قلب کدام کودک فلسطینی را نشونه بره؟!
من فکر کردم...و به این نتیجه رسیدم که از این به بعد «نستله نمی خورم»...حالا می خواد نستله ایران باشه یا اسرائیل با ترکیه یا هر جای دیگه....!به همین خاطر هم هست که در به در دنبال یک نفر می گردیم که فعالیت این شرکت حامی صهبونیست رو در ایران که یکی از مخالفین سر سخت صهبونیست هاست متوقف کنه...
حق هر کس است که بداند ....
قابل توجه تحرم کنندگان شرکت نستله:
سرلاک، نسکافه، کافیمیت و مگی از مهمترین برندهای این شرکت است.علاوه بر اینکه آب معدنی های آناهیتا و دماوند و همچنین شیر خشکnanاز دیگر محصولات این شرکت حامی صهیونیست هستند.
مستندات منتشر شده از طرف دانشجوبان تهران در باره ارتباط شرکت نستله با رژیم صهیونیستی رو از اینجا و اینجا بخونید
نوشته شده توسط : حسن قاسم زاده
حیف که قول دادم بنویسم..وگرنه نه وقتش رو داشتم نه اینترنتش رو...!
دیروز مجلس شورای اسلامی روز شلوغی رو داشت...ساعت ۱۰ صبح نماینده ها با سر و صدای یه عده حواسشون پرت شد...یه عده که ظاهرا خواستار رسیدگی به ابنیه تاریخی رو داشتند...قبر حضرت کوروش(!) به خاطر سدی که در اون نزدیکی قرار داره احتمالا(!) به زیر آب خواهد رفت...!و دوستان تحکیم وحدت٬نهضت آزادی و ... برای حفاظت و حراست از ابنیه تاریخی و حفظ هویت ملی ایران (!)به نمایندگان مجلس تذکر دادند...اما چند تا از نماینده های مجلس که ساعت ۲ (۱۴)قصد خروج از مجلس رو داشتند با تعداد زیادی از دانشجویانی مواجه شدند که زیر بارون با پلاکاردهایی که روش نوشته بود « نستله نمی خوریم» منتظر بودند تا شاید یک نفر از خانه ملت وجود یک شرکت اسرائیلی را محکوم کند...همین طور هم شد...زاکانی٬خوش چهرهو ابوطالب کسانی بودند که در حمایت از این دانشجویان در بین اونها حاضر شدند...
البته قبل از این دانشجویان با تجمع جلوی شرکت صهیونستی « نستله » به این شرکت اخطار داده اند...
این دانشجویان هم قصد حفاظت و حراست داشتند نه از ابنیه تاریخی که از اسلام...اسلامی که یکی از نمادهایش توسط اسرائیلی ها در حال تخریب است و هیچ کس اصلا فکر هم نمی کند که شاید اولیم قبله مسلمان در حال تخریب باشد.
این همون کار هایی بود که گفتم قراره در اعتراض انجام بدیم....منتظر بقیه اش باشین...
نوشته شده توسط : حسن قاسم زاده
آخی...داشتم می مردم از حرف نزدن...خیلی سخته آدم یه عالمه حرف داشته باشه اما نتونه اونها رو تایپ کنه بفرسته رو وبلاگ....
اول از همه چند تا خبر:
۱.شاه رفت.
۲.امام آمد.
۳.می گن فردا ۲۲ بهمنه.
۴.دروازه غربی مسجد الاقصی رو زدن ... ببخشید تخریب کردند.
۵.قراره در اعتراض یه کارایی بکنیم.
۶.ما که دستمون هم از آسمون کوتاهه که با یه هواپیما بسقوطیم تو تل آویو هم از زمین که بریم مسجد رو نجات بدیم....هر کی پایه ی هک کردنه بسم الله...(البته این رو قرار بود فردا بگم!)
۷.مسلم بلاگر هک شد...نه ...بازم اشتباه کردم داشت هک می شد خدا نجاتش داد...
۸.مثل تموم قرارهای وبلاگی که تا الآن داشتیم...راهپیمایی وبلاگ نویس ها و قرار وبلاگی...فردا ساعت ۹ صبح مسجد سیدالشهدا ٬میدون انقلاب...
حالا چند تا تحلیل:
۱.خوب شاه رفت که رفت ...می خواست نره و از مملکتش محافظت کنه! اصلا به ما چه رفته خوش بگدرونه...
۲.امام هم آمد قدمش روی چشم...ولی الآن ۲۸ سال میگذره...دیگه این حرف ها قدیمی شده...
۳.فردا هم ملت ایران همچون گذشته در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت خواهند کرد و مشت محکمی بر دهان استکبار جهانی خواهند زد...ایضا وبلاگ نویس ها...با حضوری پر شور و انقلابی مثل امروز بعد از ظهر ...!
۴.بابا این اسرائیل هم هماهنگ نمی کنه میاد یه جا رو خراب می کنه...خوب بابا یکی بره با این رژیم سفاک .. صفت اسرائیل هماهنگ کنه ...می خوای تو سالروز تغییر قبله مسجد رو خراب کنی درست...اما ما که نمی تونیم مردم رو یه بار برای این کارای شما بیاریم بیرون یه بار برای ۲۲ بهمن...!
۵.در ادامه همون اعتراض قراره خیلی کارها بکنیم...مثلا بیانیه بدیم!
۶.تفسیر و تحلیل این یکی رو فردا از خبرگزاری های معتبر تهیه کنید...!
۷و۸ تحلیل تموم شد...فردا که تعطیله پس فردا میاریم...
نوشته شده توسط : حسن قاسم زاده
می گفت :«این روزا عزاداری و نوحه خونی واسه من یه دردسر بزرگ شده...خونه ما نزدیک مسجده برا همین هم سه تا هیئت درست جلوی خونه ما عزاداری می کنن حلا خوبه که یکیشون طبل نداره وگر نه این چند شبو باید از خونه فرار می کردیم....چون این روزا هم فصل امتاحاناته برا همین من بیشتر اذیت می شم چون از عصر برای درست کردن میکروفن هاشون سرو صدا می کنن شب هم که می شه تا 12:30 که رفته رفته همین طور می ره جلو خود عزاداری رو شروع می کنند !!!....................... البته عزاداری که چه عرض کنم ....؟!!»
داشتم تعجب می کردم....می خواستم بپرسم مگه چه کار می کنند که می گی عزاداری نیست؟...خودش زودتر از من جواب داد:«پسرا که به خاطر دوست دختراشون اومدن ......دخترا هم واسه نگاه کردن به دیونه بازی دوست پسراشون»
می خواستم بگم از کجا مطمئنی...شاید به رسم همیشگیشون دارند این کار رو می کنند ...حالا یکی دو نفر پیدا می شن که بعضی کارها رو انجام می دن به حساب بقیه نذار....
گفت:«بیشتر از همه اینا می دونی چی دل منو آتیش میزنه؟ »
گفتم چی؟
گفت :«اینکه سر دسته یکی از هیئت ها مشروب خوار و معتاد درجه یکه و هر کاری که بگی ازش بر میاد» و دیگه داشت شروع می کرد به مذمت طرفکه چنین بوده و چنان...
دلم می خواست اونجا بودم و بهش می گفتم برو خدا رو شکر کن که باز ماه محرمش نمی آد مشروب خواری کنه...آخه می دونی معنی این جمله امام (ره) چیه...این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است...فکر نکن که این آقا حالا که آمده واسه امامش عزاداری دوباره وقتی بره بیرون همون کارها رو تکرار می کنه...شاید توبه کرده...شاید هم این یکی از راه های هدایت شدنش باشه...
می گفت :«تو که تو وبلاگت این همه حرف خوب می نویسی و با مسولین (سرویس های وبلاگ نویسی) در ارتباطی بهشون پیشنهاد بده تا به این حرفهایی که تو بعضی وبلاگ های خوب مثل وبلاگ تو نوشته می شه رسیدگی کنن و یه فکری برا این هیئت ها بکنن...ما که از دستمون کاری ساخته نیست ولی باید سعی خودمون رو بکنیم...ولی اونایی که می تونن کاری بکنن و نمی کنن تو اون دنیا به امام حسین چه جوابی می دن»آخرش هم گفت :«امیدوارم منظورم رو از کسایی که می تونن کاری بکنن ولی نمی کنند رو فهمیده باشی» و رفت...
مجبورم اینها رو براش بنویسم چون منتظر جوابش نشد...
اولا کی گفته وبلاگ من خوبه؟...این همه وبلاگ خوب توی این دنیای بی سر و پیکر مجازی درست شده خیلی هاش از ما بهتر...
ثانیا درسته که من مدیر بلاگ سرورها رو می شناسم اما اونها که من رو نمی شناسند...
ثالثا راستش رو بخوای من که نفهمیدم منظورت از کسای که می تونن کاری بکنن و نمی کنن کیه اما امیدوارم خودم نباشم
و آخر از همه هم چشم ...اما این بحث یه کم کار می بره ...بابا خوب من که خودم هنوز نمی دونم مداحی درست و غلط چیه چه جوری بیام مداحی رو درستش کنم؟...هر کی می تونه کمک کنه بسم الله...
نوشته شده توسط : حسن قاسم زاده
لیست کل یادداشت های این وبلاگ